مولای ما!!!
مولاي ما !!!!
مولای ما ! بیداد گران بر این باور راسخند که این گردونه بدون گرداننده در گردش است
مولای ما ! آشنا ترین رایحه عصر برايشان بوی خون و تفریح کودکانشان ذبح انسان شده است
مولای ما ! مظلوم بر ظلم دیدن عادت کرده و ظالم بر ظلم کردن اصرار دارد
مولاي ما ! بر همه ي بیداد ها تن داده ایم و بر آن عادت کرده ایم
مولاي ما ! آيا زمان آن نرسيده است كه تيغ در نيام آرميده ي ذوالفقار بغرد و بر لشكر فساد و تباهي حمله ور شود؟
مولاي ما ! آيا زمان آن نرسيده است كه وعده خدا محقق گردد و عفريت ياس از دلهاي مظلومان كوچ كند؟
مولاي ما ! آيا در اين آشوب غدارگي، نوبت نمايش قدرت لايزال الهي فرا نرسيده است؟
مولاي ما ! آيا دل زمين تحمل اين همه بيداد و ظلم را دارد؟
مولای ما ! تو خود ميداني دلهایمان را زنگار گناه پوشانده و آئينه وجودمان سياه گرديده است و از اين درماندگان و در راه ماندگان اميد حركتي ظفر آفرين و دعايي مستجاب نمي شود داشت.
پس مولاي ما ! تو خود دعا كن كه صاحب زمان و مكاني، تو خود دعا كن كه قطب عالم امكاني
تو خود دعاكن…
دلهايمان پاك شود و لقمه هايمان بي شبهه گردد، تا دعايمان اثر كند
تو خود دعا كن…
تا از منجلاب فتنه آخرالزمان به سلامت عبور كنيم
تو خود دعا كن…
تا در تو در توي زندگي آنچنان مشغول نشويم كه عشق را در ازاي لقمه اي نان معامله كنيم
تو خود دعا كن…
تا در فساد آشكار شده در دريا و خشكي به خاطر كرده هاي مردم، پاك دامن بمانيم
تو خود دعا كن…
بتوانيم آنچه را ديگران بعيد مي دانند، ما نزديك و دست يافته شده احساس كنيم
تو خود دعا كن…
كه خدا رحم كند بر بيچارگي ما، و ما ابزار تعطيلي احكام نازل شده در كتاب نباشيم
تو خود دعا كن…
كه بيايي وگرنه از دلهاي پاي بند در خاك اميدي به اوج گرفتن در آسمان نمي شود داشت
نوشته شده توسط :مرضیه موسوی ندوشن